متاسفانه تمامی جهان از واقعیت بسیار روشنی یعنی گسترش روز افزون استعمار اسراییلی در مناطق فلسطینی غافل است. طرحهای اسراییلی در راس آن ادامهی ساخت و ساز دیوار حائل با اهداف كامل مشخص انجام میگیرد كه از جمله این اهداف تسخیر قسمتی از مناطق كرانهی باختری، بیتالمقدس شرقی و بیتالمقدس است.
"این كه تلاشها برای حل بحران داخلی فلسطین هم چنان ادامهدارد، امری است بسیار خوب اما مهمتر از این تلاشها آن است كه بدانیم آیا طرفهایمیانجیگر برای حل بحران فلسطین بیطرفانه وارد عمل شدهاند؟ آیا این طرفهایمنطقهیی یا خارجی در تمامی راهكارهای خود برای حل این بحران منافع ملی مشتركفلسطین و ضرورت حفظ وحدت ملی فلسطین را در نظر میگیرند؟ و بالاخره این كه اینمیانجیگریها در پایان نباید به محقق شدن پیش شرطهای اسراییل برای حل بحران خودبا فلسطین منجر شود؛ پیش شرطهایی كه كل قضیهی فلسطین را به خطر میاندازد."
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) خیرالله خیرالله، تحلیل گر روزنامهی الرایه -چاپ قطر- با ارایهی تحلیلی تحت عنوان " قضیهی فلسطین، قربانی غفلتهای جهانی" مینویسد: «با توجه به اوضاع جاری در تمامی سرزمینهای اشغالی، پایان دادن به بحران داخلی فلسطین امری است بسیار ضروری زیرا باید گفت تمامی اتفاقات و تغییر و تحولاتی كه در مناطق اشغالی انجام میگیرد كاملا غیر طبیعی است و متاسفانه بسیاری از كشورها و طرفهای مدافع حقوق فلسطین در یك جریان كاملا مشكوك حل شدهاند به طوری كه باید گفت بسیاری از اقدامات این طرفداران و دوست داران قضیهی فلسطین به گونهای انجام می گیرد كه به ضرر و زیان كل قضیهی فلسطین تمام خواهد شد .»
در ادامهی این تحلیل آمده است: «جهان امروز یا در خواب غفلت نسبت به واقعیتهای بحران فلسطین و اسراییل بسر میبرد یا خواب نما شده است كه در راستای حفظ حقوق ملت فلسطین قدم بر میدارد یا این كه خود را به خواب غفلت میزند و گرنه چگونه ممكن است برخی از كشورهایی كه ادعای حمایت و حفظ حقوق فلسطین را میكنند بر برقراری آتش بس طولانی مدت میان فلسطین و اسراییل در ازای عقب نشینی تل آویو تا مرزهای سال 1967 اصرار كنند؟ درست در زمانی كه اسراییل با توجه به تمامی محكومیتهای جهانی هم چنان به ساخت دیوار حائل ادامه میدهد، دیواری كه طولش بیش از 700 كیلومتر است و مناطق اصلی فلسطین را از یكدیگر جدا میكند، دیواری كه بیتالمقدس را از یك اسطورهی اسلامی عقیدتی به یك نماد یهودی تبدیل خواهد كرد؛ چگونه ممكن است از مردم فلسطین در راس آنها جنبش حماس بخواهیم كه به برقراری آتش بس طولانی در مقابل عقب نشینی تل آویو به مرزهای 1967 تن در دهند؟»
تحلیلگر روزنامهی الرایه در ادامه می آورد : «متاسفانه تمامی جهان از واقعیت بسیار روشنی یعنی گسترش روز افزون استعمار اسراییلی در مناطق فلسطینی غافل است. طرحهای اسراییلی در راس آن ادامهی ساخت و ساز دیوار حائل با اهداف كامل مشخص انجام میگیرد كه از جمله این اهداف تسخیر قسمتی از مناطق كرانهی باختری، بیتالمقدس شرقی و بیتالمقدس است. در صورتی كه فلسطینیها بخواهند از این واقعیتهای تلخ موجود غفلت كنند قضیهی فلسطین حتی پیش از آن كه فكرش را بكنیم به حاشیه كشیده خواهد شد و اگر راه حلی در این میان مطرح شود و به تصویب برسد مطمئنا این راهحل بر اساس در نظر گرفتن تمامی مطالب و خواستههای اسراییل ارایه و به تصویب خواهد رسید. متاسفانه فلسطینیها بدون آن كه متوجه شوند خدمات رسانی مجانی برای محقق شدن اهداف پلید اسراییل به تلآویو ارایه میدهند. در حالی كه فلسطینها سرگرم بحرانهای داخلی خود هستند تل آویو به سرعت فوقالعادهیی در حال مصادرهی زمینهای فلسطینی است و چه تاسفبار است كه قضیهی فلسطین به دست خودیها نه دشمن نابود شود زیرا در حال حاضر این فلسطینیها هستند كه فرصت نابودی قضیهی فلسطین را برای اسراییل مهیا می كنند و اسراییل تنها از فرصت بدست آمده استفادهی مناسب را میكن د.»
در این تحلیل هم چنین آمده است: «گفتگوها و میانجیگریهای فعلی برای حل بحران فلسطین باید با اهداف كاملا مشخص انجام بگیرد به گونهای كه بسیاری از جوانب مهم قضیهی فلسطین در این گفتوگوها و میانجیگریهای انجام شده در نظر گرفته شود. فلسطینیها نباید تجربهی یاسر عرفات را پیش از انتفاضه و بعد از انتفاضه فراموش كنند. عرفات زمانی توانست اهداف خود را برای ورود به فلسطین و استقرار در آن محقق سازد كه واقع بینانه به بسیاری از حقایق موجود نگاه كرد. زمانی كه عرفات با انتفاضهی اول فلسطین از سال 1987 تا 1993 معروف به انتفاضهی كودكان سنگ هم گام و هم راه شد، هیچ یك از اصول و مبادی فلسطینی با یكدیگر تعارض و تضاد پیدا نكرد اما زمانی كه وی با امضای توافقنامهی اسلو از بسیاری از حقایق چشم پوشید میان اصول و مبادی فلسطینی اختلاف ایجاد شد و بسیاری از خطوط قرمز قضیهی فلسطینی به دلیل همین اختلاف آرا و عقاید زیر پا گذاشته شد. امروز همان تجربه به صورت نوینتر در مناطق فلسطینی در حال تكرار شدن است. اختلافات گروههای فلسطینی در راس آن جنبش حماس و فتح امروز كل قضیهی فلسطین را به معامله گذاشته است و چه بسا به دلیل همین اختلافات كه چیزی جز ذائقههای سیاسی متفاوت و شاید هم غفلت یا نادانی سیاسی نیست كل قضیهی فلسطین به كمترین بهای ممكن فروخته شود.»
در پایان این تحلیل آمده است: «زمانی كه عرفات به عنوان اولین رهبر مستقل فلسطینیها از سوی مردم فلسطین انتخاب شد یك شعار انتخاباتی بسیار معروف تحت عنوان "هیچ انتفاضهای بدون اهداف مشخص و معین انتفاضه نیست " داشت.عرفات در توضیح این شعار انتخاباتی خود تصریح كرده بود: "انتفاضهی مردم فلسطین باید برای بازستاندن زمین خود از اسراییل انجام گیرد نه برای درگیر كردن مردم فلسطین در یك بحران و تشدید بحرانهای سیاسی و اقتصادی آنها." آری انتفاضهی اول مردم فلسطین و حتی انتفاضهی دوم در محقق ساختن بسیاری از خواستههای فلسطینی از جمله بازستاندن بخشی از زمینهای فلسطینی و تشكیل ساختار دولتی در فلسطین تاثیر گذار بود. امروز بسیاری از حقایق قضیهی فلسطین در میان هالهای از غبار و دود گم شده است و اگر اوضاع به همین منوال ادامه یابد نه تنها زمینهای فلسطینی به صاحبان اصلی خود باز نخواهد گشت بلكه تعداد بسیاری از زمینهای دیگر فلسطینیها نیز به اشغال دولت اسراییل در خواهد آمد. گروههای فلسطینی نباید به خواب غفلت جامعهی جهانی بپیوندند و قضیهی مقدس خود را بر فراز امواج رها سازند به امید آن كه روزی به ساحل نور برسد. هر فلسطینی باید همیشه به یاد بسپارد كه هر موجی به ساحل نخواهد رسید مگر آن كه آن موج با دستان توانمند صاحبان به حق خود دیوار ظلمت و تاریكی را بشكافد و خود را به نور برساند.»
"این كه تلاشها برای حل بحران داخلی فلسطین هم چنان ادامهدارد، امری است بسیار خوب اما مهمتر از این تلاشها آن است كه بدانیم آیا طرفهایمیانجیگر برای حل بحران فلسطین بیطرفانه وارد عمل شدهاند؟ آیا این طرفهایمنطقهیی یا خارجی در تمامی راهكارهای خود برای حل این بحران منافع ملی مشتركفلسطین و ضرورت حفظ وحدت ملی فلسطین را در نظر میگیرند؟ و بالاخره این كه اینمیانجیگریها در پایان نباید به محقق شدن پیش شرطهای اسراییل برای حل بحران خودبا فلسطین منجر شود؛ پیش شرطهایی كه كل قضیهی فلسطین را به خطر میاندازد."
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) خیرالله خیرالله، تحلیل گر روزنامهی الرایه -چاپ قطر- با ارایهی تحلیلی تحت عنوان " قضیهی فلسطین، قربانی غفلتهای جهانی" مینویسد: «با توجه به اوضاع جاری در تمامی سرزمینهای اشغالی، پایان دادن به بحران داخلی فلسطین امری است بسیار ضروری زیرا باید گفت تمامی اتفاقات و تغییر و تحولاتی كه در مناطق اشغالی انجام میگیرد كاملا غیر طبیعی است و متاسفانه بسیاری از كشورها و طرفهای مدافع حقوق فلسطین در یك جریان كاملا مشكوك حل شدهاند به طوری كه باید گفت بسیاری از اقدامات این طرفداران و دوست داران قضیهی فلسطین به گونهای انجام می گیرد كه به ضرر و زیان كل قضیهی فلسطین تمام خواهد شد .»
در ادامهی این تحلیل آمده است: «جهان امروز یا در خواب غفلت نسبت به واقعیتهای بحران فلسطین و اسراییل بسر میبرد یا خواب نما شده است كه در راستای حفظ حقوق ملت فلسطین قدم بر میدارد یا این كه خود را به خواب غفلت میزند و گرنه چگونه ممكن است برخی از كشورهایی كه ادعای حمایت و حفظ حقوق فلسطین را میكنند بر برقراری آتش بس طولانی مدت میان فلسطین و اسراییل در ازای عقب نشینی تل آویو تا مرزهای سال 1967 اصرار كنند؟ درست در زمانی كه اسراییل با توجه به تمامی محكومیتهای جهانی هم چنان به ساخت دیوار حائل ادامه میدهد، دیواری كه طولش بیش از 700 كیلومتر است و مناطق اصلی فلسطین را از یكدیگر جدا میكند، دیواری كه بیتالمقدس را از یك اسطورهی اسلامی عقیدتی به یك نماد یهودی تبدیل خواهد كرد؛ چگونه ممكن است از مردم فلسطین در راس آنها جنبش حماس بخواهیم كه به برقراری آتش بس طولانی در مقابل عقب نشینی تل آویو به مرزهای 1967 تن در دهند؟»
تحلیلگر روزنامهی الرایه در ادامه می آورد : «متاسفانه تمامی جهان از واقعیت بسیار روشنی یعنی گسترش روز افزون استعمار اسراییلی در مناطق فلسطینی غافل است. طرحهای اسراییلی در راس آن ادامهی ساخت و ساز دیوار حائل با اهداف كامل مشخص انجام میگیرد كه از جمله این اهداف تسخیر قسمتی از مناطق كرانهی باختری، بیتالمقدس شرقی و بیتالمقدس است. در صورتی كه فلسطینیها بخواهند از این واقعیتهای تلخ موجود غفلت كنند قضیهی فلسطین حتی پیش از آن كه فكرش را بكنیم به حاشیه كشیده خواهد شد و اگر راه حلی در این میان مطرح شود و به تصویب برسد مطمئنا این راهحل بر اساس در نظر گرفتن تمامی مطالب و خواستههای اسراییل ارایه و به تصویب خواهد رسید. متاسفانه فلسطینیها بدون آن كه متوجه شوند خدمات رسانی مجانی برای محقق شدن اهداف پلید اسراییل به تلآویو ارایه میدهند. در حالی كه فلسطینها سرگرم بحرانهای داخلی خود هستند تل آویو به سرعت فوقالعادهیی در حال مصادرهی زمینهای فلسطینی است و چه تاسفبار است كه قضیهی فلسطین به دست خودیها نه دشمن نابود شود زیرا در حال حاضر این فلسطینیها هستند كه فرصت نابودی قضیهی فلسطین را برای اسراییل مهیا می كنند و اسراییل تنها از فرصت بدست آمده استفادهی مناسب را میكن د.»
در این تحلیل هم چنین آمده است: «گفتگوها و میانجیگریهای فعلی برای حل بحران فلسطین باید با اهداف كاملا مشخص انجام بگیرد به گونهای كه بسیاری از جوانب مهم قضیهی فلسطین در این گفتوگوها و میانجیگریهای انجام شده در نظر گرفته شود. فلسطینیها نباید تجربهی یاسر عرفات را پیش از انتفاضه و بعد از انتفاضه فراموش كنند. عرفات زمانی توانست اهداف خود را برای ورود به فلسطین و استقرار در آن محقق سازد كه واقع بینانه به بسیاری از حقایق موجود نگاه كرد. زمانی كه عرفات با انتفاضهی اول فلسطین از سال 1987 تا 1993 معروف به انتفاضهی كودكان سنگ هم گام و هم راه شد، هیچ یك از اصول و مبادی فلسطینی با یكدیگر تعارض و تضاد پیدا نكرد اما زمانی كه وی با امضای توافقنامهی اسلو از بسیاری از حقایق چشم پوشید میان اصول و مبادی فلسطینی اختلاف ایجاد شد و بسیاری از خطوط قرمز قضیهی فلسطینی به دلیل همین اختلاف آرا و عقاید زیر پا گذاشته شد. امروز همان تجربه به صورت نوینتر در مناطق فلسطینی در حال تكرار شدن است. اختلافات گروههای فلسطینی در راس آن جنبش حماس و فتح امروز كل قضیهی فلسطین را به معامله گذاشته است و چه بسا به دلیل همین اختلافات كه چیزی جز ذائقههای سیاسی متفاوت و شاید هم غفلت یا نادانی سیاسی نیست كل قضیهی فلسطین به كمترین بهای ممكن فروخته شود.»
در پایان این تحلیل آمده است: «زمانی كه عرفات به عنوان اولین رهبر مستقل فلسطینیها از سوی مردم فلسطین انتخاب شد یك شعار انتخاباتی بسیار معروف تحت عنوان "هیچ انتفاضهای بدون اهداف مشخص و معین انتفاضه نیست " داشت.عرفات در توضیح این شعار انتخاباتی خود تصریح كرده بود: "انتفاضهی مردم فلسطین باید برای بازستاندن زمین خود از اسراییل انجام گیرد نه برای درگیر كردن مردم فلسطین در یك بحران و تشدید بحرانهای سیاسی و اقتصادی آنها." آری انتفاضهی اول مردم فلسطین و حتی انتفاضهی دوم در محقق ساختن بسیاری از خواستههای فلسطینی از جمله بازستاندن بخشی از زمینهای فلسطینی و تشكیل ساختار دولتی در فلسطین تاثیر گذار بود. امروز بسیاری از حقایق قضیهی فلسطین در میان هالهای از غبار و دود گم شده است و اگر اوضاع به همین منوال ادامه یابد نه تنها زمینهای فلسطینی به صاحبان اصلی خود باز نخواهد گشت بلكه تعداد بسیاری از زمینهای دیگر فلسطینیها نیز به اشغال دولت اسراییل در خواهد آمد. گروههای فلسطینی نباید به خواب غفلت جامعهی جهانی بپیوندند و قضیهی مقدس خود را بر فراز امواج رها سازند به امید آن كه روزی به ساحل نور برسد. هر فلسطینی باید همیشه به یاد بسپارد كه هر موجی به ساحل نخواهد رسید مگر آن كه آن موج با دستان توانمند صاحبان به حق خود دیوار ظلمت و تاریكی را بشكافد و خود را به نور برساند.»